رضا و تسليم
در كتاب " راهنمای دانشوران " اين رباعی را به ركن الدين محمود
خوافی نسبت میدهد :
غواصی كن گرت گهر میبايد
غواصان را چار هنر میبايد
سر رشته به دست يار وجان در كف دست
دم نازدن و قدم زسرمی بايد
در اين رباعی حقيقت تسليم از جنبه مثبت خوب بيان شده . تسليم ،
سكوت و سكون و توقف نيست ، تغيير كيفيت حركت است ، فرقی است كه
حركت يك غواص در قعر دريا با حركت معمولی يك آدم در خيابان دارد ،
از چهار جهت :
يكی اينكه سر رشته كار در دست ديگری است يعنی امر و فرمان از خدا
است ، طرح و نقشه شخصی و تبعيت از هوای نفس نيست .
دوم خطرناك بودن اقدام و در معرض كام اژدهاها و نهنگهای اجتماع رفتن
، و هر لحظه خطر اينست كه تصادف با يك نهنگ عظيم الجثه بشود و او را
به كام بكشد .
سوم دم نازدن و دهان بستن و حركت كردن نظير سربازی كه در فرمان
فرمانده خودش هست و همينكه فرمان رسد دست بالا
میكند كه سمعا و طاعة و حركت میكند ، و به عبارت ديگر انضباط .
چهارم اينكه بايد با سر رفت نه با پا يعنی منتهای ميل و شوق و عشق لازم
است . تنها حالت انقياد و اطاعت و دم نزدن كافی نيست ، عشق و محرك
درونی در پرستش لازم است ، عباده الاحرار و العشاق بايد باشد . در قرآن
كريم اشاره به جهت اول و سوم میكند آنجا كه میگويد : « فلا و ربك لا
يؤمنون حتی يحكموك فيما شجر بينهم ». . . ( 1 ) و البته وقتی كه غواصی
با اين چهار هنر صورت گرفت ، آنوقت است كه گوهرها از قعر دريا
استخراج میشود